اینا واسه من خیلی عزیزن....خیلی...
تو آمدی ز دورها و دورها...
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب میشود
چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب میشود
نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم
مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن
نگاه کن که موم شب به راه من چگونه قطره قطره آب میشود
به روی گاهواره های شعر من نگاه کن تو میدمی و آفتاب میشود......

|